معنی فارسی counterindoctrinate
B1به معنای آموزش دادن به افراد برای تفکر انتقادی و سوال کردن آموزههای نادرست.
To train individuals to think critically and resist indoctrination of false beliefs.
- VERB
example
معنی(example):
هدف برنامه این است که افراد را با مهارتهای تفکر انتقادی مقابله کند.
مثال:
The goal of the program is to counterindoctrinate individuals with critical thinking skills.
معنی(example):
آنها برای مقابله کردن با دانشآموزان بر ضد نظرات افراطی کار کردند.
مثال:
They worked to counterindoctrinate the students against extremist views.
معنی فارسی کلمه counterindoctrinate
:
به معنای آموزش دادن به افراد برای تفکر انتقادی و سوال کردن آموزههای نادرست.