معنی فارسی counterrampant
B1اصطلاحی در حوزههای نظامی یا استراتژی به معنای پاسخ به یک اقدام یا شیوه غالب.
A strategy or approach that counteracts a prevalent method or trend.
- OTHER
example
معنی(example):
استراتژی ضد شایع همه را در طول بازی شگفتزده کرد.
مثال:
The counterrampant strategy surprised everyone during the game.
معنی(example):
سبک ضد شایع هنرمند متفاوت از هر چیزی بود که قبلاً دیده بودیم.
مثال:
The artist's counterrampant style was unlike anything we had seen before.
معنی فارسی کلمه counterrampant
:
اصطلاحی در حوزههای نظامی یا استراتژی به معنای پاسخ به یک اقدام یا شیوه غالب.