معنی فارسی counterreckoning

B1

محاسبه‌ای که برای مقایسه و بررسی وجود اختلافات یا تناقض‌ها انجام می‌شود.

A calculation made in order to compare and address discrepancies or contradictions.

example
معنی(example):

محاسبه متقابل برای رفع تفاوت‌های موجود در حساب‌ها انجام شد.

مثال:

The counterreckoning took place to address the discrepancies in the accounts.

معنی(example):

پس از محاسبه متقابل، همه چیز بسیار شفاف‌تر شد.

مثال:

After the counterreckoning, everything was much clearer.

معنی فارسی کلمه counterreckoning

: معنی counterreckoning به فارسی

محاسبه‌ای که برای مقایسه و بررسی وجود اختلافات یا تناقض‌ها انجام می‌شود.