معنی فارسی countfish

B1

عمل شمارش تعداد ماهی‌های موجود، معمولاً در آینده به منظور ارزیابی یا سرگرمی.

The act of counting the number of fish present, typically for assessment or leisure.

example
معنی(example):

بیایید ماهی‌ها را بشماریم تا ببینیم امروز چند تا گرفتیم.

مثال:

Let's count fish to see how many we caught today.

معنی(example):

بچه‌ها از شمردن ماهی‌ها در آکواریوم لذت می‌برند.

مثال:

The kids enjoy counting fish at the aquarium.

معنی فارسی کلمه countfish

: معنی countfish به فارسی

عمل شمارش تعداد ماهی‌های موجود، معمولاً در آینده به منظور ارزیابی یا سرگرمی.