معنی فارسی countlessly
B1به معنای بسیار زیاد و غیرقابل شمارش؛ به تعداد بسیار زیادی اشاره دارد.
In a manner that cannot be counted; innumerably.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با چالش‌های بی‌شماری در زندگی‌اش روبرو بوده است.
مثال:
She has faced countlessly difficult challenges in her life.
معنی(example):
ستاره‌های بی‌شماری را می‌توان در آسمان شب مشاهده کرد.
مثال:
Countlessly many stars can be seen in the night sky.
معنی فارسی کلمه countlessly
:
به معنای بسیار زیاد و غیرقابل شمارش؛ به تعداد بسیار زیادی اشاره دارد.
