معنی فارسی countour
B1زیر و بم و شکل یک سطح یا اشیاء، به ویژه در طراحی و هنر.
The outline or shape of a figure or body; a boundary.
- NOUN
example
معنی(example):
شکل زمین آن را برای کشاورزی مناسب میکند.
مثال:
The countour of the land makes it perfect for agriculture.
معنی(example):
هنرمندان معمولاً شکل بدن انسان را مطالعه میکنند.
مثال:
Artists often study the countour of the human body.
معنی فارسی کلمه countour
:
زیر و بم و شکل یک سطح یا اشیاء، به ویژه در طراحی و هنر.