معنی فارسی countree

B1

کلمه‌ای غیررسمی که به منطقه یا سرزمین خاص اشاره دارد.

An informal variation of 'country' referring to a land or area.

example
معنی(example):

سرزمین این منطقه به خاطر فرهنگ غنی‌اش شناخته شده است.

مثال:

The countree of the region is known for its rich culture.

معنی(example):

آن‌ها از طریق سرزمین سفر کردند تا روستاها را کشف کنند.

مثال:

They traveled through the countree to explore the countryside.

معنی فارسی کلمه countree

: معنی countree به فارسی

کلمه‌ای غیررسمی که به منطقه یا سرزمین خاص اشاره دارد.