معنی فارسی country dance
B1رقص‌های سنتی و محلی که معمولاً در روستاها و جشنواره‌ها برگزار می‌شوند.
A traditional style of dance associated with rural areas, often performed at social gatherings.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
Any set step routine group dance such as ceilidh dance, highland dance, line dance, barn dance or square dance.
verb
معنی(verb):
To take part in country dancing.
example
معنی(example):
ما یاد گرفتیم که چگونه در جشنواره به رقص روستایی بپردازیم.
مثال:
We learned how to do the country dance at the festival.
معنی(example):
رقص روستایی با شرکت همه بسیار سرگرم‌کننده بود.
مثال:
The country dance was a lot of fun with everyone participating.
معنی فارسی کلمه country dance
:
رقص‌های سنتی و محلی که معمولاً در روستاها و جشنواره‌ها برگزار می‌شوند.
