معنی فارسی countryfolk
B2افرادی که در مناطق روستایی یا کشاورزی زندگی میکنند و فرهنگی سنتی دارند.
People who live in rural areas and often embody traditional ways of life.
- noun
noun
معنی(noun):
One who lives in the country; a rural dweller.
example
معنی(example):
مردم روستا به خاطر مهماننوازی خود شناخته شدهاند.
مثال:
The countryfolk are known for their hospitality.
معنی(example):
بسیاری از مردم روستا از فعالیتهای فضای باز مانند ماهیگیری و پیادهروی لذت میبرند.
مثال:
Many countryfolk enjoy outdoor activities like fishing and hiking.
معنی فارسی کلمه countryfolk
:
افرادی که در مناطق روستایی یا کشاورزی زندگی میکنند و فرهنگی سنتی دارند.