معنی فارسی cow parsley
B1جعفری گاوی، گیاهی علفی و گلدار که در محیط‌های باز رشد می‌کند.
A tall plant with white flowers, often found in the wild.
- noun
noun
معنی(noun):
Anthriscus sylvestris, a weedy biennial umbellifer native to the Old World.
معنی(noun):
(by extension) Any of a variety of plants of similar appearance.
example
معنی(example):
جعفری گاوی اغلب در حاشیه جاده‌ها پیدا می‌شود.
مثال:
Cow parsley is often found along roadsides.
معنی(example):
مزارع با گل‌های زیبای جعفری گاوی تزئین شده بود.
مثال:
The fields were decorated with beautiful cow parsley flowers.
معنی فارسی کلمه cow parsley
:
جعفری گاوی، گیاهی علفی و گلدار که در محیط‌های باز رشد می‌کند.
