معنی فارسی cowpat
B1فضولات گاوی، مدفوع گاو که معمولاً در مزارع پیدا میشود.
Excrement of cows, often used for fertilization.
- noun
noun
معنی(noun):
A dropping of cow dung.
example
معنی(example):
مزرعه با فضولات گاوی که توسط گروه ایجاد شده بود، پوشیده شده بود.
مثال:
The field was dotted with cowpats left by the herd.
معنی(example):
کشاورزان معمولاً از فضولات گاوی به عنوان کود استفاده میکنند.
مثال:
Farmers often use cowpats as fertilizer.
معنی فارسی کلمه cowpat
:
فضولات گاوی، مدفوع گاو که معمولاً در مزارع پیدا میشود.