معنی فارسی cow parsnip
B1جعفری گاوی، گیاهی بزرگ با گل‌های سفید که در مناطق مرطوب پیدا می‌شود و ممکن است مضر باشد.
A tall plant that can cause burns or irritation when touched.
- noun
noun
معنی(noun):
An umbelliferous plant, of genus Heracleum, especially Heracleum maximum.
example
معنی(example):
مراقب نزدیک جعفری گاوی باشید زیرا می‌تواند باعث تحریک پوست شود.
مثال:
Be careful around the cow parsnip as it can cause skin irritation.
معنی(example):
جعفری گاوی در مناطق مرطوب رشد می‌کند و می‌تواند به ارتفاعات قابل توجهی برسد.
مثال:
Cow parsnip grows in damp areas and can reach impressive heights.
معنی فارسی کلمه cow parsnip
:
جعفری گاوی، گیاهی بزرگ با گل‌های سفید که در مناطق مرطوب پیدا می‌شود و ممکن است مضر باشد.
