معنی فارسی cowdie

B1

نوعی گاو نر که به‌طور خاص در مزارع و مراتع مشاهده می‌شود.

A specific breed or type of male cow often seen in fields.

example
معنی(example):

ویژگی خاصی برای نوعی حیوان گاو نر که در مرتع دیده می‌شود.

مثال:

The cowdie was seen grazing in the field.

معنی(example):

یک گاو نر معمولاً نزدیک منابع آب یافت می‌شود.

مثال:

A cowdie can often be found near water sources.

معنی فارسی کلمه cowdie

: معنی cowdie به فارسی

نوعی گاو نر که به‌طور خاص در مزارع و مراتع مشاهده می‌شود.