معنی فارسی cowitch

B1

گیاهای خاصی که خارش ایجاد می‌کند، مشابه به نیش زنبور.

A term used for certain plants that can cause a stinging or itching sensation upon contact.

example
معنی(example):

مراقب باش که به گیاه گاودار دست نزنید.

مثال:

Be careful not to touch the cowitch plant.

معنی(example):

بعد از تماس با گاودار، او خارش شدیدی احساس کرد.

مثال:

After brushing against the cowitch, he felt an intense itch.

معنی فارسی کلمه cowitch

: معنی cowitch به فارسی

گیاهای خاصی که خارش ایجاد می‌کند، مشابه به نیش زنبور.