معنی فارسی coxier
B1پرندهای که به سبب زیبایی ظاهری و آوازش مشهور است.
A term used to describe a bird known for its vibrant appearance.
- NOUN
example
معنی(example):
پرندهٔ ککسیه به خاطر رنگهای زندهاش شناخته شده است.
مثال:
The coxier bird is known for its vibrant colors.
معنی(example):
او آواز ککسیه را موزون توصیف کرد.
مثال:
She described the coxier's song as melodious.
معنی فارسی کلمه coxier
:
پرندهای که به سبب زیبایی ظاهری و آوازش مشهور است.