معنی فارسی crack on to

B1

ادامه دادن به یک مرحله یا کار جدید.

To proceed to the next task or phase.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت پس از پایان این کار به کار بعدی ادامه دهد.

مثال:

He decided to crack on to the next task after finishing this one.

معنی(example):

زمانی که به فاز جدید برسیم، کارها آسان‌تر خواهد شد.

مثال:

Once we crack on to the new phase, things will get easier.

معنی فارسی کلمه crack on to

: معنی crack on to به فارسی

ادامه دادن به یک مرحله یا کار جدید.