معنی فارسی cranian

B1

کرانیان به استخوان‌هایی اطلاق می‌شود که جمجمه را تشکیل می‌دهند و از مغز و اجزای داخلی سر محافظت می‌کنند.

Pertaining to the skull or cranium.

example
معنی(example):

استخوان‌های کرانیان از مغز محافظت می‌کنند.

مثال:

The cranian bones protect the brain.

معنی(example):

ساختارهای کرانیان در مطالعه آناتومی انسان مهم هستند.

مثال:

Cranian structures are important in studying human anatomy.

معنی فارسی کلمه cranian

: معنی cranian به فارسی

کرانیان به استخوان‌هایی اطلاق می‌شود که جمجمه را تشکیل می‌دهند و از مغز و اجزای داخلی سر محافظت می‌کنند.