معنی فارسی cranioid

B2

کرانیوئید به اشکالی اطلاق می‌شود که شبیه جمجمه هستند.

Having a shape or characteristics similar to that of a skull.

example
معنی(example):

شکل کرانیوئید شبیه جمجمه است.

مثال:

The cranioid shape resembles that of a skull.

معنی(example):

در زیست‌شناسی، اشکال کرانیوئید برای درک تکامل مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

مثال:

In biology, cranioid forms are studied to understand evolution.

معنی فارسی کلمه cranioid

: معنی cranioid به فارسی

کرانیوئید به اشکالی اطلاق می‌شود که شبیه جمجمه هستند.