معنی فارسی cravened

B1

به شدت احتیاج به چیزی یا شخصی داشتن، به ویژه به دلیل ترس یا ضعف.

To have a strong desire or need for something, especially due to fear or inadequacy.

example
معنی(example):

او به شدت نیازمند توجه رئیسش بود.

مثال:

He cravened the attention of his boss.

معنی(example):

علی‌رغم استعدادهایش، او به شدت به تأیید همکارانش نیازمند بود.

مثال:

Despite his talents, he cravened approval from his peers.

معنی فارسی کلمه cravened

: معنی cravened به فارسی

به شدت احتیاج به چیزی یا شخصی داشتن، به ویژه به دلیل ترس یا ضعف.