معنی فارسی crawthumper
B1خزنده، موجودی که به وضوح در حین حرکت صدا ایجاد میکند.
A creature that produces loud sounds while moving.
- NOUN
example
معنی(example):
خزنده به صدای بلندی در حین حرکت میکرد.
مثال:
The crawthumper made a loud noise as it moved.
معنی(example):
او خزنده را به عنوان موجودی پر سر و صدا معرفی کرد.
مثال:
He referred to the crawthumper as a noisy creature.
معنی فارسی کلمه crawthumper
:
خزنده، موجودی که به وضوح در حین حرکت صدا ایجاد میکند.