معنی فارسی credens

B1

به معنای کسی که باور دارد، شخصی که به اصول یا عقاید خاصی اعتقاد دارد.

The believer; one who holds a particular belief or principle.

example
معنی(example):

اعتقاد پایه‌ای این نظریه به مطالعه‌های فراوانی وابسته است.

مثال:

The credens of the theory rely on numerous studies.

معنی(example):

هر اعتقاد پایه‌ای به اعتبار کلی فرضیه کمک می‌کند.

مثال:

Each credens contributes to the overall validation of the hypothesis.

معنی فارسی کلمه credens

: معنی credens به فارسی

به معنای کسی که باور دارد، شخصی که به اصول یا عقاید خاصی اعتقاد دارد.