معنی فارسی crescentlike

B1

شبیه به هلال، اشاره به اشکالی که شباهت به شکل هلال دارند.

Resembling the shape of a crescent.

example
معنی(example):

طراحی دستبند به شکل هلالی بود و به صورت زیبا منحنی شده بود.

مثال:

The design of the bracelet was crescentlike, curving elegantly.

معنی(example):

او سایه‌های هلالی که از پنجره افتاده بود را دوست داشت.

مثال:

She loved the crescentlike shadows cast by the window.

معنی فارسی کلمه crescentlike

: معنی crescentlike به فارسی

شبیه به هلال، اشاره به اشکالی که شباهت به شکل هلال دارند.