معنی فارسی crescive
B1رشد تدریجی و رو به افزایش، به ویژه در زمینههای خاص.
Characterized by gradual increase or development.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رشد هلالی جامعه در ساختمانهای جدید به وضوح محسوس بود.
مثال:
The crescive growth of the community was evident in the new buildings.
معنی(example):
استعدادهای هلالی او در موسیقی به رسمیت شناخته میشد.
مثال:
Her crescive talents in music were becoming recognized.
معنی فارسی کلمه crescive
:
رشد تدریجی و رو به افزایش، به ویژه در زمینههای خاص.