معنی فارسی cricoids

B1

غضروف‌ها یا ساختارهایی که در ناحیه لاریNX وجود دارند.

Cartilages that are part of the larynx structure.

example
معنی(example):

کریکوئیدها برای حفظ راه هوایی باز اهمیت دارند.

مثال:

The cricoids are important for maintaining an open airway.

معنی(example):

کتاب آناتومی کریکوئیدها را به وضوح نشان داده است.

مثال:

The anatomy textbook illustrated the cricoids clearly.

معنی فارسی کلمه cricoids

: معنی cricoids به فارسی

غضروف‌ها یا ساختارهایی که در ناحیه لاریNX وجود دارند.