معنی فارسی cricopharyngeal

B1

عضله ای در ناحیه گلو که به بلعیدن کمک می‌کند.

A muscle in the throat that aids in swallowing.

example
معنی(example):

عضله کریکوفرینژئال به بلعیدن کمک می‌کند.

مثال:

The cricopharyngeal muscle helps in swallowing.

معنی(example):

مشکلات در عملکرد کریکوفرینژئال می‌تواند منجر به خفگی شود.

مثال:

Issues with the cricopharyngeal function can lead to choking.

معنی فارسی کلمه cricopharyngeal

: معنی cricopharyngeal به فارسی

عضله ای در ناحیه گلو که به بلعیدن کمک می‌کند.