معنی فارسی cricoidectomy
B1عمل جراحی برای برداشتن بخشی از غضروف کریکوئید در ناحیه لاریNX.
Surgical removal of part of the cricoid cartilage.
- NOUN
example
معنی(example):
کریکوئیدکتومی برای برداشتن بخشی از غضروف کریکوئید انجام میشود.
مثال:
A cricoidectomy is performed to remove a part of the cricoid cartilage.
معنی(example):
پزشک نیاز به کریکوئیدکتومی را توضیح داد.
مثال:
The doctor explained the need for a cricoidectomy.
معنی فارسی کلمه cricoidectomy
:
عمل جراحی برای برداشتن بخشی از غضروف کریکوئید در ناحیه لاریNX.