معنی فارسی criey

B1

اصطلاحی که در برخی متون قدیمی استفاده شده و به طور گسترده‌ای شناخته نشده است.

A term that has appeared in some older texts but is not widely known.

example
معنی(example):

کری‌ای یک اصطلاح نادر است که در زبان مدرن استفاده محدودی دارد.

مثال:

Criey is a rare term with limited use in modern language.

معنی(example):

ممکن است در متون قدیمی مربوط به فرهنگ‌های خاص، کریدی را پیدا کنید.

مثال:

You might find criey in older texts relating to specific cultures.

معنی فارسی کلمه criey

: معنی criey به فارسی

اصطلاحی که در برخی متون قدیمی استفاده شده و به طور گسترده‌ای شناخته نشده است.