معنی فارسی cricotus

B1

اصطلاحی که به ساختارهای خاص پزشکی اشاره دارد و به طور عمومی شناخته شده نیست.

A term that may refer to specific medical structures but is not widely recognized.

example
معنی(example):

کریکوتوس یک اصطلاح پزشکی معمولی نیست.

مثال:

Cricotus is not a commonly used medical term.

معنی(example):

برخی متون به کریکوتوس در ارتباط با آناتومی حنجره اشاره می‌کنند.

مثال:

Some texts reference cricotus in relation to the anatomy of the larynx.

معنی فارسی کلمه cricotus

: معنی cricotus به فارسی

اصطلاحی که به ساختارهای خاص پزشکی اشاره دارد و به طور عمومی شناخته شده نیست.