معنی فارسی crinated

B1

کریناته، به طراحی یا شکل خاصی از اشیاء اشاره دارد که ویژگی‌های خاصی دارند.

Referring to a specific design that has certain distinctive features.

example
معنی(example):

طراحی کریناته مجسمه بسیاری از بازدیدکنندگان را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

The crinated design of the sculpture impressed many visitors.

معنی(example):

هنرمندان اغلب از اشکال کریناته در آثار خود استفاده می‌کنند.

مثال:

Artists often use crinated shapes in their work.

معنی فارسی کلمه crinated

: معنی crinated به فارسی

کریناته، به طراحی یا شکل خاصی از اشیاء اشاره دارد که ویژگی‌های خاصی دارند.