معنی فارسی crinoidal

B1

کرینوئیدی به معنای مرتبط با رده‌ای از موجودات دریایی، به ویژه کرینوئیدها، که به شکل گل و دندانه‌دار هستند.

Relating to or resembling a crinoid, a marine animal that has a flower-like appearance.

example
معنی(example):

ساختار کرینوئیدی شباهت به شکل یک گل دارد.

مثال:

The crinoidal structure resembles the shape of a flower.

معنی(example):

دانشمندان این فسیل‌ها را به عنوان کرینوئیدی طبقه‌بندی می‌کنند.

مثال:

Scientists classify these fossils as crinoidal.

معنی فارسی کلمه crinoidal

: معنی crinoidal به فارسی

کرینوئیدی به معنای مرتبط با رده‌ای از موجودات دریایی، به ویژه کرینوئیدها، که به شکل گل و دندانه‌دار هستند.