معنی فارسی crinoidean
B1کرینوئیدی به موجودات آبزی که به برخی از خس و خاشاکهای دریایی شباهت دارند و گونهای از موجودات پنج قسمتی با دندانهای نرم هستند.
Of or pertaining to the class Crinoidea, a group of marine animals that include sea lilies and feather stars.
- NOUN
example
معنی(example):
گونههای کرینوئیدی اغلب در محیطهای دریاهای عمیق پیدا میشوند.
مثال:
Crinoidean species are often found in deep-sea environments.
معنی(example):
خانواده کرینوئیدی شامل موجودات ستارهای است که در آب شناور هستند.
مثال:
The crinoidean family includes star-like beings that float in water.
معنی فارسی کلمه crinoidean
:
کرینوئیدی به موجودات آبزی که به برخی از خس و خاشاکهای دریایی شباهت دارند و گونهای از موجودات پنج قسمتی با دندانهای نرم هستند.