معنی فارسی crinose
B1کرینوز به معنای داشتن ویژگیهای نرم و مویی، معمولاً به گیاهان یا موجودات اشاره دارد.
Having or resembling hair or fibers; often describes plant features.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ظاهر کرینوز گیاه آن را منحصر به فرد کرد.
مثال:
The crinose appearance of the plant made it unique.
معنی(example):
برخی از حیوانات ویژگیهای کرینوز دارند که به آنها کمک میکند تا استتار کنند.
مثال:
Some animals have crinose features that help them camouflage.
معنی فارسی کلمه crinose
:
کرینوز به معنای داشتن ویژگیهای نرم و مویی، معمولاً به گیاهان یا موجودات اشاره دارد.