معنی فارسی critical thinking
B2فرایندی از تفکر منظم و منطقی که به تجزیه و تحلیل و ارزشیابی اطلاعات می‌پردازد.
The objective analysis and evaluation of an issue in order to form a judgment.
- noun
noun
معنی(noun):
The application of logical principles, rigorous standards of evidence, and careful reasoning to the analysis and discussion of claims, beliefs, and issues.
example
معنی(example):
تفکر انتقادی برای حل مشکلات ضروری است.
مثال:
Critical thinking is essential for problem-solving.
معنی(example):
او از تفکر انتقادی برای ارزیابی استدلال‌های ارائه شده استفاده کرد.
مثال:
She applied critical thinking to evaluate the arguments presented.
معنی فارسی کلمه critical thinking
:
فرایندی از تفکر منظم و منطقی که به تجزیه و تحلیل و ارزشیابی اطلاعات می‌پردازد.
