معنی فارسی crocketed
B2افزایش یافتن، به ویژه به طور ناگهانی یا شدید.
To rise or increase rapidly and suddenly.
- VERB
example
معنی(example):
قیمت خانهها به تازگی افزایش یافته است.
مثال:
The prices of houses have crocketed recently.
معنی(example):
آمار فروش از زمان راهاندازی محصول جدید افزایش یافته است.
مثال:
Sales figures have crocketed since the new product launch.
معنی فارسی کلمه crocketed
:
افزایش یافتن، به ویژه به طور ناگهانی یا شدید.