معنی فارسی crocko
B1یک نوع عروسک خرس نرم که معمولاً شبیه به موجودات خاصی است.
A soft toy resembling a crocodile, often colorful and appealing to children.
- OTHER
example
معنی(example):
کودکان با عروسک نرم کروکودیل بازی کردند.
مثال:
The children played with the crocko stuffed toy.
معنی(example):
رنگهای روشن کروکودیل آن را مورد علاقه بچهها کرده است.
مثال:
Crocko's bright colors make it a favorite among kids.
معنی فارسی کلمه crocko
:
یک نوع عروسک خرس نرم که معمولاً شبیه به موجودات خاصی است.