معنی فارسی croisee

B1

کروسی، به معنی محل تقاطع یا تلاقی است.

An intersection point.

example
معنی(example):

کروسی در حال فعالیتی شلوغ بود.

مثال:

The croisee was bustling with activity.

معنی(example):

در کروسی، به طور غیرمنتظره با دوستانمان ملاقات کردیم.

مثال:

In the croisee, we met our friends unexpectedly.

معنی فارسی کلمه croisee

: معنی croisee به فارسی

کروسی، به معنی محل تقاطع یا تلاقی است.