معنی فارسی croises
B1کراسن، به معنای عبور کردن یا تلاقی کردن.
To cross; to intersect.
- VERB
example
معنی(example):
تیم به صورت مشترک خط پایان را کراس میکند.
مثال:
The team croises the finish line together.
معنی(example):
آنها برای خوششانسی انگشتانشان را کراس کردند.
مثال:
They croises their fingers for good luck.
معنی فارسی کلمه croises
:
کراسن، به معنای عبور کردن یا تلاقی کردن.