معنی فارسی cross the t

B2

عملیت یا اقدام مختص به نظامی‌گری یا کشتی‌رانی که به دقت انجام می‌شود.

To emphasize or clarify a point or to execute a specific maneuver, especially in military contexts.

example
معنی(example):

در آن مانور قایق‌رانی، مهم است که t را به درستی بگذرانید.

مثال:

In that sailing maneuver, it's important to cross the t correctly.

معنی(example):

او همیشه t را می‌گذارد زمانی که می‌خواهد نکته‌اش را تأکید کند.

مثال:

He always crosses the t when he wants to emphasize his point.

معنی فارسی کلمه cross the t

: معنی cross the t به فارسی

عملیت یا اقدام مختص به نظامی‌گری یا کشتی‌رانی که به دقت انجام می‌شود.