معنی فارسی cross-town
B1میانشهری، به معنای عبور یا رفت و آمد درون یک شهر است.
Referring to something that crosses through different parts of a town or city.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اتوبوس میانشهری مسیر طولانیتری را در شهر طی میکند.
مثال:
The cross-town bus takes a long route through the city.
معنی(example):
باید به سمت شهر بروم تا با دوستم ملاقات کنم.
مثال:
I need to cross-town to meet my friend.
معنی فارسی کلمه cross-town
:
میانشهری، به معنای عبور یا رفت و آمد درون یک شهر است.