معنی فارسی cross-trained
B2آموزش دیده در چندین مهارت یا رشته برای بهبود تطابق.
Trained in more than one skill or discipline.
- verb
verb
معنی(verb):
To train in a different task, skill or sport
معنی(verb):
To train in a variety of tasks, skills or sports
example
معنی(example):
او یک ورزشکار چندمنظوره است و در چندین ورزش مهارت دارد.
مثال:
She is a cross-trained athlete, skilled in multiple sports.
معنی(example):
داشتن مهارتهای متنوع به کارمندان کمک میکند تا به نقشهای مختلف سازگار شوند.
مثال:
Being cross-trained helps employees adapt to different roles.
معنی فارسی کلمه cross-trained
:
آموزش دیده در چندین مهارت یا رشته برای بهبود تطابق.