معنی فارسی cross-training

B2

نوعی آموزش که شامل فعالیت‌های متفاوت برای بهبود نتایج می‌شود.

Training that involves different activities to enhance performance.

noun
معنی(noun):

Athletic training in a sport other than one's primary sport

example
معنی(example):

تغییر تمرین به جلوگیری از آسیب‌های ورزشی کمک می‌کند.

مثال:

Cross-training helps prevent injuries in athletes.

معنی(example):

بسیاری از شرکت‌ها آموزش‌های متنوع برای پرسنل خود ارائه می‌دهند.

مثال:

Many companies offer cross-training for their staff.

معنی فارسی کلمه cross-training

: معنی cross-training به فارسی

نوعی آموزش که شامل فعالیت‌های متفاوت برای بهبود نتایج می‌شود.