معنی فارسی crotal
B1کروتال؛ زنگی که بر روی دامها به منظور شناسایی و اطلاعرسانی استفاده میشود.
Crotal; a bell worn on livestock for identification and notification.
- NOUN
example
معنی(example):
کروتال به عنوان زنگی بر روی گوسفند استفاده میشد.
مثال:
The crotal was used as a bell on the sheep.
معنی(example):
در زمانهای قدیم، از کروتال برای شناسایی دامها استفاده میشد.
مثال:
In ancient times, a crotal was used to identify livestock.
معنی فارسی کلمه crotal
:
کروتال؛ زنگی که بر روی دامها به منظور شناسایی و اطلاعرسانی استفاده میشود.