معنی فارسی crotaphitic

B2

ویژگی‌هایی که به ساختار خاصی در جمجمه اشاره دارند.

Characteristics that pertain to a specific structure of the skull.

example
معنی(example):

پژوهشگران بر ویژگی‌های کروتافیتیک انواع پستانداران تمرکز کرده‌اند.

مثال:

Researchers are focused on the crotaphitic characteristics of various mammals.

معنی(example):

درک انطباقات کروتافیتیک می‌تواند به تلاش‌های حفاظت کمک کند.

مثال:

Understanding crotaphitic adaptations can help in conservation efforts.

معنی فارسی کلمه crotaphitic

: معنی crotaphitic به فارسی

ویژگی‌هایی که به ساختار خاصی در جمجمه اشاره دارند.