معنی فارسی crotcheting

B1

عملیات قلاب بافی که شامل بافتن با قلاب و نخ است.

The process of creating something with a crochet hook and yarn.

example
معنی(example):

او از قلاب بافی در زمان آزادش لذت می‌برد.

مثال:

She enjoys crotcheting during her free time.

معنی(example):

قلاب بافی می‌تواند یک سرگرمی آرامش بخش برای بسیاری از افراد باشد.

مثال:

Crotcheting can be a relaxing hobby for many people.

معنی فارسی کلمه crotcheting

: معنی crotcheting به فارسی

عملیات قلاب بافی که شامل بافتن با قلاب و نخ است.