معنی فارسی crousely
B2کروسل به معنای شیوهای شاداب و پرانرژی در بیان یا عمل است.
In a lively or spirited manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز شاداب و با انرژی با همتیمیهایش صحبت کرد.
مثال:
He spoke crousely to encourage his teammates.
معنی(example):
او به طرز شاداب و با انرژی کمکش را به نیازمندان پیشنهاد کرد.
مثال:
She crousely offered her help to those in need.
معنی فارسی کلمه crousely
:
کروسل به معنای شیوهای شاداب و پرانرژی در بیان یا عمل است.