معنی فارسی crowbell
B1زنگی که به طور خاص برای جذب یا نشان دادن حضور پرندگان به کار میرود.
A bell used to attract crows or to signal their presence.
- NOUN
example
معنی(example):
زنگ کلاغ در سراسر روستا به صدا درآمد.
مثال:
The crowbell rang loudly throughout the village.
معنی(example):
او یک زنگ کلاغ جدید برای مزرعهاش خرید.
مثال:
He bought a new crowbell for his farm.
معنی فارسی کلمه crowbell
:
زنگی که به طور خاص برای جذب یا نشان دادن حضور پرندگان به کار میرود.