معنی فارسی crucificial
B2مربوط به صلیب یا گرافیکهای مرتبط با مفهوم صلیب.
Relating to a cross or images associated with the crucifixion.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طرح صلیب عمیقاً معنیدار است.
مثال:
The crucificial design of the cross holds deep meaning.
معنی(example):
برخی از آثار هنری تصاویری با مضامینی از صلیب دارند.
مثال:
Some artworks feature crucificial imagery.
معنی فارسی کلمه crucificial
:
مربوط به صلیب یا گرافیکهای مرتبط با مفهوم صلیب.