معنی فارسی crustier
B1که دارای پوسته سختتر یا خشکتری باشد، معمولاً به غذایی اشاره میکند که بیشتر از آنچه معمولاً انتظار میرود، ترد است.
Having a harder or crunchier outer layer than something else.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a crust, especially a thick one.
معنی(adjective):
(of a person or behavior) Short-tempered and gruff but, sometimes, with a harmless or benign inner nature.
معنی(adjective):
Of very low quality.
example
معنی(example):
نان کراستری طعم بیشتری نسبت به نانهای نرم دارد.
مثال:
The crustier bread is more flavorful than the soft rolls.
معنی(example):
من لبههای پیتزای کراستری را برای یک قضاوت رضایتبخش ترجیح میدهم.
مثال:
I prefer crustier pizza edges for a satisfying crunch.
معنی فارسی کلمه crustier
:
که دارای پوسته سختتر یا خشکتری باشد، معمولاً به غذایی اشاره میکند که بیشتر از آنچه معمولاً انتظار میرود، ترد است.