معنی فارسی crystalliferous
C1دارای بلور، به ویژه در زمینه زمین شناسی.
Containing crystals or crystal structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سنگ بلوریندار سرشار از مواد معدنی بود.
مثال:
The crystalliferous rock was rich in minerals.
معنی(example):
آنها لایههای بلوریندار را در غار کشف کردند.
مثال:
They discovered crystalliferous layers in the cave.
معنی فارسی کلمه crystalliferous
:
دارای بلور، به ویژه در زمینه زمین شناسی.