معنی فارسی crystallogenical
B2کریستالوژنتیک، مرتبط با مطالعه فرآیندهای تشکیل بلورها.
Related to the scientific study of the formation of crystals.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحقیقات کریستالوژنتیک میتواند به پیشرفتهایی در فنآوری منجر شود.
مثال:
Crystallogenical research can lead to advances in technology.
معنی(example):
جنبههای کریستالوژنتیک این مطالعه بینشهای جدیدی را فاش کرد.
مثال:
The crystallogenical aspects of the study revealed new insights.
معنی فارسی کلمه crystallogenical
:
کریستالوژنتیک، مرتبط با مطالعه فرآیندهای تشکیل بلورها.